گویش لارستانی بر گویش های بوشهری تاثیر زیادی گذاشته است
به گزارش مجله مدیاپلیر، به گزارش خبرنگار خبرنگاران در بوشهر، امروز 21 فوریه برابر با سوم اسفندماه از سوی یونسکو به نام روز زبان مادری نامگذاری شده است؛ زبانی که از همان آغازین لحظات زبان گگرددن بر جان و کام ما می نشیند و سرشار از جملات و تعبیرات و اصطلاحاتی شیرین و دلنشین است اما این زبان هم در سایه زندگی مدرن دارد کم کم ردش در زندگی کم رنگ می گردد؛ چراکه بخشی از نسل امروز بر این تصور غلط هستند که استفاده از زبان مادری (گویش محلی) موجب تحقیر و تمسخرشان از سوی دیگران می گردد.
این در حالی است که زبان مادری که همان زبان قومی و اولین زبانی است که کودک به آن تکلم می نماید، دربردارنده هویت شخصی، اجتماعی و فرهنگی اوست و یکی از موثرترین راه ها در حفظ خرده فرهنگ ها و اصالت زبانی اقوام مختلف به شمار می رود. در حقیقت میراث زنده و شفافی برای انعکاس هویت و تعلق خاطر افراد به فرهنگ بومی و زادبوم شان به شمار می رود. استان بوشهر نیز که بر فراز خلیج زیبای فارس گسترده شده است، لهجه ها و گویش های خوش بیان و منحصربه فردی در خود جای داده است که هنوز در نقاط روستای به ویژه از سوی سالخوردگان کاربرد دارند اما در زبان نسل جوان تر به دلایلی کم فروغ شده اند.
الهه غریب زاده، نویسنده و پژوهشگر بوشهری و استاد زبان شناسی در گفت وگویی با خبرنگار ایبنا با بیان اینکه زبان مادری معرف بخش مهمی از خرده فرهنگ ها و هویت و اصالت ماست که صحبت کردن با آن، نه تنها چیزی از اعتبار ما نمی کاهد بلکه نشانگر عزت نفس و فخامت زبانی است که اجداد ما به آن سخن می گفتند، از اینکه امروز زبان بومی ما که همان زبان مادری است تحت تاثیر ترویج و رشد فزاینده زندگی شهری دارد از زبان و مکالمات روزمره ما حذف می گردد، اظهار تاسف کرد.
وی گفت: شاید دلیل این معضل فرهنگی تصور غلطی است که متاسفانه در میان امروزی ها جان گرفته است؛ تصوری که معرف این نگرش غلط است که استفاده از الفاظ و اصطلاحات زبان مادری در عصر حاضر بی کلاسی و موجب تحقیر شناسایی ابعاد زیباشناختی زبان مادری است.
غریب زاده ادامه داد: البته در بعضی از اقوام، زبان مادری همچنان محبوبیت و اصالت خود را حفظ نموده است برای مثال، زبان ترکی، کردی و بلوچ و... خوشبختانه در بیشتر این نقاط در مدارس به همین زبان ها امر آموزش، دارد محقق می گردد. بدیهی است انکار زبان مادری برابری دارد با انکار هویت و اصالت اندیشه و فرهنگ مان. بنابراین نباید اجازه بدهیم که هیچ تصور غلطی باعث کم فروغ شدن یا انزوای زبان مادری گردد.
وی در ادامه به زبان های ایرانی اشاره و توضیح داد: زبان های ایرانی با توجه به معیارهای اولیه برون زبانی و به طور قراردادی به سه دوره تقسیم نموده اند که شامل زبان های ایرانی باستان (اوستا- فارسی باستان- سکایی- مادی- پارتی- آراخوسیایی) و زبان های ایرانی میانه (بلخی- سکایی- سغدی- خوارزمی (از گروه میانه شرقی) و فارسی میانه کتیبه ایی و فارسی میانه پهلوی و فارسی میانه ترفانی و فارسی میانه اشکانی) و زبان های ایرانی نو (پشتو، کردی، آسی، بلوچی، دری، معیار و...) است.
نویسنده کتاب گویش نامه جنوب از بوشهر تا لارستان اضافه نمود: زبان های ایرانی نو زبان هایی هستند که پس از فتح ایران به دست مسلمانان در سال 31ق/651 م، به تدریج در مناطق مختلف پدیدار شدند و با آنکه بعضی از آن ها همزمان با بعضی از زبان های ایرانی میانه رایج بودند، از لحاظ ساختاری تحول هایی در آن ها مشاهده می گردد که آن ها را از زبان های ایرانی میانه متمایز می سازد، مهم ترین و متداول ترین زبان ایرانی نو، فارسی دری است. دیگر زبان ها و گویش های ایرانی نو را که شمارشان به صدها می رسد، بر پایه قرابت های ساختاری و جغرافیایی به دو گروه غربی و شرقی تقسیم می نمایند (تاریخ زبان های ایرانی).
غریب زاده ادامه داد: از نظر تاریخی، زبان ایرانی نو، مانند هر اصطلاحی که برای تعریف یک دوره زبانی به کار می دهد، از منظر جامعه شناسی زبان با تأکید بر زبان یا زبان های غالب تعیین می گردد که در خصوص ایرانی نو، فروپاشی شاهنشاهی ساسانی در سده هفتم میلادی و سده های بعدی اسلامی شدن نواحی ایرانی زبان، زمینه پیدایش فارسی نو را به عنوان زبان جدید غالب از لحاظ فرهنگی، از میان مجموعه پیچیده ای از چند زبان فراهم آورده شد. نگارش ایرانی نو در سده نهم میلادی شروع می گردد. انبوه متون فارسی دری که تاریخشان از سده دهم میلادی تا سده دوازدهم میلادی است و عمدتا، ولی نه منحصرا، در شمال شرقی و آسیای مرکزی پدید آمده اند، شواهد کافی از تفاوت های گویشی به دست می دهند که بسیاری از آن ها ناشی از گویش های محلی غیرفارسی است.
وی گفت: مقوله گویش های زبان ایرانی نو بسیار گسترده و طولانی است، از این رو برای جلوگیری از طولانی شدن بحث در این مجال تنها به گویش های رایج در جنوب غرب ایران، یعنی نقطه ای که استان بوشهر قرار گرفته است اشاره می کنم. در این منقطه شاخص ترین گویش ها شامل الف) سیونَدی؛ ب) گویش های استان فارس و بعضی از مناطق همجوار آن نظیر اردکانی، بورنجانی، خُلّاری، دشتستانی، دوانی، سُمغانی، شیرازی کهن، کازرونی کهن، کَلاتی، کُندازی، ماسَرمی، ...؛ ج) گویش های لری: بختیاری، فِیلی، کهگیلویه ای، گیانی، لری ممسنی،... می گردد که از گویش های شیرازی کهن اشعاری از شمس پُسِ ناصر و شاه داعی شیرازی و نیز واژه هایی در آثار عظیمانی چون سعدی و حافظ بر جای مانده است. از گویش کازرونی کهن تنها چند قطعه در کتاب های فردوس المرشدیه و مرصدالاحرار در شرح حال و سخنان ابواسحق کازرونی، صوفی معروف قرن پنجم هجری، یافت شده است. از گویش لری کهن تنها یک متن کوتاه متعلق به پیش از سده یازدهم هجری شناسایی شده است.
غریب زاده در ادامه با اشاره به اینکه البته گویش های جنوب شرقی شامل گویش لارستانی از نظر آوایی و معنایی در زبان مردم جنوب نمود پررنگی دارد، یادآور شد: البته بهتر است که گفته گردد که این گویش (شامل گویش های اَرَدی، اِوَزی، بستَکی، بَنارویه ای، بیخویی، خُنجی، فِداغی، فیشوَری، گِراشی و لاری) بر زیبایی تکلم و قرابت لهجه با گویش های استان بوشهر گویش بوشهری، دشتستانی، بوشکانی و آبپخش تاثیر داشته است.
این پژوهشگر بوشهری در ادامه گفته های خود به اتیمولوژی که مبحث مهمی در زبان شناسی به شمار می رود، اشاره و توضیح داد: امروزه اتیمولوژی تاریخ یک واژه است از قدیم ترین زمان کاربرد آن تا زمان نوشتن تاریخ آن واژه هم از لحاظ لفظ و هم از لحاظ معنی. در هر زبان واژه هایی در زمانی تعیین از رواج می افتند اتیمولوژی این گونه واژه ها تاریخ آن هاست. بنابراین ریشه شناسی علمی است که به یاری آن فرهنگ تاریخی نوشته می گردد.
وی ادامه داد: هدف اصلی ریشه شناسی عبارت از شناختن و نشان دادن راه هایی است که ما به وسیله آن ها تحولات لغوی را پی جویی می کنیم. با پیدایش این گونه گرایش ها بود که افق های جدیدی در زمینه ریشه شناسی پدید آمد. بنیادگذاران نحله های نوین و پیروان آن ها توجه خود را به مسائل تازه دیگری معطوف داشتند. با عظیم قلمداد کردن اهمیت وجه اشتقاق های عامیانه، که قبلا بدان ها به عنوان تأویل های لغوی غلط نگریسته می شد، با توجه دقیق به صور گویشی واژگان، با استفاده از دستاوردهای قابل ملاحظه در حیطه جغرافیای زبانی و با آنالیز های موشکافانه در مباحث مربوط به برخورد زبان ها، لغات دخیل، نام آواها، مترادفات، کلمات هم آوا، واژه های چند معنایی و بالاخره با توجه، به عوامل روان شناختی و نماد پردازی، ابداعاتی به وجود آوردند و به بحث درباره موضوعاتی نوبنیاد پرداختند.
مولف کتاب میراث جلوه ای از تاریخ در ادامه شرح داد: از همین رو، از صد سال پیش تا امروز، همه محققانی که به نحوی از انحا با فرهنگ و زبان های ایرانی سر و کار داشته اند و نیز همه پژوهندگان زبان شناسی تاریخی و تطبیقی در حیطه زبان های هند و اروپایی، بر سر یک نکته هم داستان بوده و هستند و آن هم این است که تدوین فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی یک ضرورت علمی عاجل است و اهتمام برای رفع کردن این کاستی عظیم از اهم خویشکاری های ایران شناسان محسوب می گردد.
غریب زاده در سرانجام یادآور شد: زبان مادری قدرتمندترین ابزار بشر در حفظ میراث ملموس و ناملموس است، بی شک کمرنگ شدن آن برابر با کمرنگ شدن تنوع فرهنگی دنیا است و با ناپدید شدن این زبان، یک سنت، یک حافظه، یک میراث فرهنگی و تفکر نیز ناپدید می گردد. پس برای حفظ این زبان فاخر و دارای اصالت عزم خود را جزم کنیم و از آموزش آن به بچه ها مان خجالت نکشیم و آن ها را در سخن گفتن به این زبان تشویق و ترغیب کنیم تا هویت فرهنگی و میراث تفکری خویش را پاس بداریم.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران