فکری دوای درد آبی نشد
به گزارش مجله مدیاپلیر، آمارها نشان می دهد که تیم فکری با میانگین 512 پاس در هر بازی بهترین عملکرد را در میان تیم های لیگ داشته، چیزی که به آن فوتبال مالکانه می گویند اما بعید است این آمارها طرفداران را قانع کند.
خبرنگاران؛ احسان محمدی- یکی، دو دهه قبل هر وقت استقلال نتیجه نمی گرفت، جمعی از طرفداران روی سکوها شعار می دادند دوای درد آبی، فقط ناصر حجازی این یک جور اعتراض به کادر فنی مستقر و البته ابراز دل تنگی برای مردی بود که آبی ها او را مثل فابیو کاپلو دوست داشتند.
سال 1394 هم تعدادی از طرفداران این تیم این به استادیوم تختی رفتند تا ملاقات دو تیم نفت تهران و نفت مسجدسلیمان را از نزدیک ببینند. آن ها همراه خودشان بنری داشتند که روی آن عکسی از حجازی و علیرضا منصوریان چاپ شده بود و این نوشته را رو به دوربین ها نشان دادند: دوای درد آبی، یکی با قلب آبی.
منظور آن ها علیرضا منصوریان بود که آن روزگار در نفت تهران روزهای خوبی را می گذراند. منصوریان البته به استقلال آمد و بعد از یک سال برکنار شد. او شهریور 96 در فصل جدید تنها بعد از هفت بازی کنار گذاشته شد. یکی از سریع ترین برکناری های تاریخ باشگاه قدیمی استقلال.
بعد از او میک درموت، وینفرد شفر، فرهاد مجیدی (دو برهه)، آندره آ استراماچونی، مجید نامجومطلق روی نیمکت نشستند اما هرکدام به دلایلی رفتند یا برکنار شدند تا اینکه نوبت به محمود فکری رسید. کاپیتان و بازیکن وفادار استقلال که بعد از ممنوعیت به کارگیری مربیان خارجی به نظر یکی از گزینه های مطلوب برای باشگاه به حساب می آمد.
بعد از پیوستن یحیی گل محمدی و موفقیت او به عنوان یک پرسپولیسی قدیمی، حالا استقلالی ها هم پسر آبی خودشان را روی نیمکت داشتند. شیوه جدایی او از نساجی از همان ابتدا مورد نقد نهاده شد (چیزی شبیه جدایی گل محمدی از شهرخودرو) و البته بعضی از جریانات فعال پیرامون استقلال به کیفیت فکری تردید وارد کردند.
استقلال اما با توجه به درگیری پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا و بازی های عقب افتاده خودش را خیلی زود به صدر رساند. فکری کوشش کرد به اوضاع مسلط گردد اما نوسان در این تیم آشکار بود، نارضایتی و سرکشی بازیکنان، جدایی میلیچ، تنش با شیخ دیاباته و البته اوج گیری پرسپولیس که باعث شد در نیم فصل خودش را به صدر برساند طرفداران استقلال را به تکاپو انداخت تا از هیات مدیره بخواهند محمود فکری را عوض کند. آن ها در شرایط کرونایی تجمع کردند و علیه فدراسیون، وزارت ورزش، فکری، کادر فنی، اعضای هیات مدیره و ... شعار دادند.
آمارها نشان می دهد که تیم فکری با میانگین 512 پاس در هر بازی بهترین عملکرد را در میان تیم های لیگ داشته، چیزی که به آن فوتبال مالکانه می گویند اما بعید است این آمارها طرفداران را قانع کند. آن ها می گویند استقلال بهترین های لیگ را در اختیار دارد اما در نیم فصل اگر رشید مظاهری درون دروازه نبود به احتمال زیاد حالا جایی در میانه جدول داشتند. فشارها آنقدر ادامه یافت تا محمود فکری بعد از تساوی 1-1 مقابل مس رفسنجان استعفا کند/برکنار گردد. یک مهره قدیمی دیگر هم سوخت.
بعضی از هوداران این تیم می گویند این کار غلط است و باید به او فرصت بیشتری داده می شد. مربی جدید وقتی می آید حتماً می گوید مهره ها را او به خدمت نگرفته، برای جا انداختن تاکتیک های خودش زمان می خواهد و ... این کار جاده صاف کردن برای رقباست تا از این خلا استفاده نمایند و البته بازی های آسیایی در پیش است، جایی که استقلالی ها ستاره سوم شان را در آن طلب می نمایند.
برکناری فکری یک سوی ماجراست و بحث جانشینی او سمت دیگر. هواداری نوشته بود نمی دونم از رفتن فکری خشنود باشم یا از خبر آمدن ساکت الهامی بترسم؟ اشاره هایی از این دست در فضای مجازی بسیار است. فرهاد مجیدی به نظر نزدیک ترین گزینه به نیمکت می آید گرچه بین بعضی از استقلالی ها منتقدانی دارد که در برهه های کلیدی قهر می نماید و تیم را تنها می گذارذ اما نمایش های کم روح تیم فکری باعث شد تا کسانی یاد تیم فرهاد مجیدی بیفتند که هم برای قهرمانی جنگید و هم تا فینال جام حذفی رفت.
حالا همه منتظر دوای درد آبی هستند درمانگری که از راه برسد و استقلالی ها را بعد از چند سال ناکامی در لیگ به صدر برساند. استقلال آنقدر مهره و ستاره دارد که بتواند دست به خلق یک شگفتی بزند، کافیست سکاندار باهوشی از راه برسد. کسی که بتواند از 42 امتیاز باقی مانده 35 امتیاز بگیرد ممکن است به یک پادشاه خوش بخت با تاج آبی تبدیل گردد به شرط اینکه پرسپولیس و سپاهان هم بلغزند.
منبع: عصر ایران